English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7482 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
database management U مدیریت پایگاه داده ها
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database management system U پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
action oriented management report U گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
He banged the table with his fist . He thumped the table . U با مشت کوبیدن روی میز
database U برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS
database U پایگاه داده ها
database U مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
database U جستجو
database U بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
database U ول اجرا نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
database U مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
database U که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
database U ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
database U مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
database U شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
database U روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
database U نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
database U مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
database U تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
plex database U ساختار پایگاه داده ها که داده ها بهم متصل می شوند
relational database U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational database U پرش پایگاه داده که حاوی عملگرهای رابط های است
relational database U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database U پایگاه داده رابطهای
database structure U ساختار پایگاه داده ها
database driver U برنامه راه انداز پایگاه داده
database disign U طرح پایگاه داده ها
active database U پایگاه دادههای فعال
on line database U پایگاه داده درون خطی
oriented U گرویده
oriented U جهت دار
oriented U متمایل به
target-oriented <adj.> U مقصد گرا
future-oriented <adj.> U پایدار [نسبت به آینده]
goal-oriented <adj.> U هدف گرا
computer oriented U کامپیوتر گرا
object oriented U استفاده میکند
object oriented U استفاده میکند تا شکل تصویر را شرح دهد به جای اینکه در شکل پیکس ایجاد کند
object oriented U تصویری که از بردارهای تعریف
object oriented U زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
future-oriented <adj.> U آینده گرا
target-oriented <adj.> U هدف گرا
goal-oriented <adj.> U مقصد گرا
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
application oriented U کاربرد گرا
target-oriented <adj.> U هدف دار
byte oriented U لقمه گرا
goal-oriented <adj.> U هدف دار
object oriented U روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
software oriented U نرم افزارگرا
goal oriented U هدف گرا
transaction oriented U تراکنش گر
machine oriented U ماشین گرا
market oriented U بازاری
market oriented U در جهت بازار
procedure oriented U رویه گرا
mission , oriented U لازم برای انجام ماموریت ضروری برای انجام ماموریت
problem oriented U مسئله گرا
sense oriented U حس گرا
goal oriented U مقصد گرا
task oriented U تکلیف گرا
motor oriented U حرکت گرا
procedure oriented language U زبان رویه گرا
human oriented language U زبان ارایش یافته بشری
problem oriented language U زبان مسئله گرا
user oriented language U زبان استفاده کننده گرا
object oriented programming U برنامه نویسی مقصود گرا
problem oriented language U زبان باگرایش مسئله
application oriented language U زبان کاربردی
character oriented protocol U پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
demand oriented pricing U قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
computer oriented language U زبان کامپیوترگرا
competition oriented pricing U قیمت گذاری رقابت امیز
magazines computer oriented U مجلات کامپیوتری
machine oriented language U زبان ماشین گرا
transaction oriented processing U پردازش تغییرگرا
word oriented computer U کامپیوتر کلمه گرا
object oriented graphics U نگاره سازی موضوعی
object oriented programming language U زبان برنامه نویسی موضوعی
management U برنامه ریزی
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
management U هدایت یا سازماندهی
management U اجرا و نگهداری شبکه
management U سازماندهی
management U حیله
management U property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management U حل و عقد
management U ship leader
management U سرپرستی
management U اداره
management U مدیریت
management U مدیران کارفرمایی
management U ترتیب
scientific management U مدیریت علمی
management graphics U مدیریت گرافیک
resource management U مدیریت منبع
record management U مدیریت مدارک
personnel management U اداره کردن پرسنلی
game management U شکارداری
management expenses U مخارج اداری
management expenses U مخارج مدیریت
watershed management U ابخیزداری
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
materiel management U مدیریت اماد
management accounting U تهیه حساب جهت مدیران
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
management group U ائتلاف تجاری
production management U مدیریت تولید
watershed management U انجیرداری
financial management U مدیریت مالی
record management U مدیریت رکوردها
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
file management U مدیریت فایل
file management U مدیریت پرونده
file management U مدیریت پرونده ها
facilities management U مدیریت امکانات
inventory management U مدیریت موجودی
wildlife management U مدیریت حیات وحش
job management U مدیریت برنامه
game management U شکاربانی
demand management U مدیریت تقاضا
industrial management U مدیریت صنعتی
monopoly management U مدیریت انحصاری
supply management U مدیریت عرضه
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
task management U مدیریت کار
task management U مدیریت وفیفه
configuration management U مدیریت پیکربندی
concurrency management U مدیریت همزمانی
ownership and management U مالکیت و مدیریت
operational management U مدیریت عملیاتی
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management group U ائتلاف چند شرکت
career management U مدیریت مشاغل
data management U مدیریت داده ها
management system U سیستم اداره
personnel management U مدیریت پرسنلی
personnel management U مدیریت استخدام
materials management U مدیریت مواد
management science U علم مدیریت
materiel management U مدیریت اقلام
management report U گزارش مدیریت
memory management U مدیریت حافظه
management system U سیستم مدیریت
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
management information system U نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
project management program U برنامه مدیریت پروژه
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
project management system U سیستم مدیریت پروژه
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
lower level management U مدیریت سطح پایین
top level management U مدیریت سطح بالا
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
middle level management U مدیریت سطح متوسط
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
data base management U مدیریت پایگاه داده
data management system U سیستم مدیریت داده ها
data processing management U مدیریت پردازش داده
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
spatial data management U مدیریت داده فضایی
file management program U برنامه مدیریت فایل
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
table look up U جستجوی جدول
table U به جدولی انتقال دادن
Could we have a table outside? U آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
under the table <idiom> U زیرمیزی
table U تو گذاردن
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
two way table U جدول دو سویی
table U مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U طرح کردن
table U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table look up U مراجعه به جدول
table U میزبازی
table U ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table U لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
get table U دست یافتنی
table U خوان
table U کوهمیز
Recent search history Forum search
1اصلاح ترجمه
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1کارآفرینی
1nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
1coffee table conversation piece
1get the right people to the table
03. Does the management team “put themselves in your shoes”?
03.Does the management team “put themselves in your shoes”?
0Allowances, Contingency, and Management Reserve
0Allowances, Contingency, and Management Reserve
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com